نظر آقا يمين السلطنه

نظر آقا يمين السلطنه

سرتيپ نظر آقا يمين السلطنه متولد سال ۱۸۳۰ ميلادي يا ۱۲۰۹ خورشيدي در سلماس از يك مادر آشوري بنام راخي خانم (راشل) و يك پرنس (شاهزاده) بنام لسينكف بود‌. او از آشوريان سلماس و پيرو كليساي كاتوليك بود. 

سرتيپ نظر آقا يمين السلطنه استاد و مدرس مدرسه دارلفنون در ايران بود كه بدليل تسلط و حفظ صداقت در ترجمه، مترجم صدر اعظم ايران ميرزا تقي خان فراهاني اميركبير بود. 

او جز ۵۶ دانشجوي اعزامي به خارج از كشور بود كه تحصيلات خود را در اسلامبول (استانبول تركيه) به پايان رساند و در رشته تاريخ و جغرافيا در مدرسه دارالفنون به تدريس پرداخت. نظر آقا در سال ۱۸۵۹ ميلادي يا ۱۲۳۸ خورشيدي به سمت مترجم استخدام وزارت امور خارجه شد و از آن پس در مقام منشي همراه فرستادگان ايران عازم كشورهاي مختلف گرديد. همچنين وقتي صدراعظم اميركبير امرا و سفراي كشورهاي مختلف را فرا ميخواند نظر آقا را براي امر ترجمه احضار مي كرد كه عمدتا به زبان تركي آذري با ميرزا تقي خان صحبت مي كرد. وي در سال ۱۸۷۳ يا ۱۲۵۲ شمسي به سمت كاردار بمدت بيست سال و در سال ۱۸۹۵ يا ۱۲۷۴ شمسي به وزير مختاري ايران در فرانسه منصوب شد و تا سال ۱۹۰۵ يا ۱۲۸۳ شمسي كه از مقام خويش عزل گرديد در پاريس بود. او فراهم كننده قرارداد واگذاري امتياز توتون و تنباكو به انگليسيها بود. نظر آقا در سال ۱۸۹۳ ملقب به «يمين السلطنه» شد. 

در آن زمان روابط و مناسبات ايران و سوئيس در حد قابل توجه نبود. در ژوئيه ۱۸۷۳ نظر آقا يمينالسلطنه وزير مختار ايران در شهر ژنو‌ عهدنامه مودت و تجارت بين ايران و سوئيس با وزير خارجه فدرال اين كشور را امضا كرد ولي تاسيس سفارت تا پايان جنگ جهاني اول به تاخير افتاد. 

مادر نظر آقا، دختر يتيمي بود كه راخي خانم يا راشل نام داشت و سه فرزند بنام هاي برزو خان، فرامرز خان و نظرآقا داشت. همسر او يك شاهزاده لهستاني بنام لسينكف بود كه پس از شكست ناپلئونبناپارتدر زمان فتحعلي شاه به ايران پناهنده شد. فتحعلي شاه كه از اين اتفاق خوشحال بود لسينكف را براي آموزش هاي مدرن و به روز سپاه ايران (پرسيا) زير نظر وليعهد عباس ميرزا به تبريز فرستاد. بعد ستاد عمليات وي آذربايجان غربي و شهر اورميه تعيين گرديد و مشغول به كار شد. 

در يكي از روزها لسينكف جوان ضمن بازديد از روستاي آشورينشين گوي تپه چشمش به دختر زيبايي بنام راخي (راشل) افتاد و در همان ديدار اول دلباخته او شد و تصميم به ازدواج با وي گرفت. 
مادر راخي مارتا نام داشت كه دختر يكي از كشيشان سرشناس بنام قشه انويه دي نوله كه با جواني بنام عيوض از روستاي ساري جوقازدواج نمود كه حاصل اين ازدواج دختري بود بنام راخي كه در سال ۱۷۹۸ در روستاي پدري خود بدنيا آمد. راخي در كودكي پدر خود را از دست داد.