لباس آشوري

لباس آشوري

لباس هاي آشوريان بر اساس فرهنگ و آداب روسوم هر منطقه از سرزمين مادريشان روستا به روستا متفاوت است. قديمي ترين واصلي ترين نوع لباس هاي تهيه شده توسط آشوريان پارچه هايي هستند يكدست، بدون بريدگي كه به صورت استادانه توسط خياطان چيره دست دوخته شده اند. به اين دليل مي گوييم استادانه ساخته شده اند زيرا اين پارچه ها به صورت يك شال بلند از بالا تا پايين دوخته مي شدند و مهمترين نكته در تهيه اين لباس ها عدم وجود برش يا عريان بودن بدن در در سرتاسر لباس بود.

اصلي ترين مواد به كار رفته در اين لباس ها پشم و كرك بود و اگر مي خواستند لباس هاي با كيفيت تري تهيه كنند كمي از پارچه كتان در آن استفاده مي كردند. اين روند تا زماني ادامه داشت كه در حدود 700 سال پيش از ميلاد يعني در زمان پادشاهي سناخريب پنبه جايگزين كتان شد و از آن زمان از پنبه براي ساخت پارچه استفاده شده است. همچنين از ديگر مواد به كار رفته در تهيه پارچه لباس ها مي توان به چرم و پاپيروس اشاره كرد كه استفاده از اين مواد براي فصول و اقشار مختلف مردم متفاوت بود. براي مثال در تهيه لباس هاي سربازان از آهن و پوست حيوانات جهت مقاومت در برابر سرما، حملات نيش حيوانات، شكار و يا جنگ هاي نظامي  استفاده مي شد.

اگر چه هم اكنون نمونه هاي واقعي اين لباس ها در اختيار نيست اما براساس نوشته هاي موجود در عهد عتيق اينطور استنباط مي شود كه آشوريان بسيار به شكل ظاهري و لباس هاي خود اهميت مي دادند و غالبا لباس هاي آن ها به همراه زيور آلات بسيار و از رنگ آميزي غني برخوردار بوده است كه نوعي اسراف محسوب مي شود و رنگ هاي به كار رفته در لباس هاي آنها بسيار شبيه به رنگ هاي مورد استفاده در لباس هاي مصريان باستان بوده است. جدول زير اصلي ترين رنگ هاي به كار رفته در اين لباس ها را نشان مي دهد:

  • آبي مايل به رنگ نيلي و كمرنگ
  • قرمز هندي
  • زرد مشابه رنگ گل اخري
  • سبز نسبتا تيره
  • بنفش تيره مايل به رنگ قهوه اي

تمام اين رنگ ها به صورت طبيعي ساخته مي شدند و در پارچه ها از آنها استفاده مي شدند. در برخي لباس ها ممكن بود كه رنگ لباس يكدست باشد و در برخي لباس هاي ديگر رنگ هاي مختلف در لباس ها استفاده مي شد.

به غير از نمونه لباس هاي اوليه، در تمام دوران پادشاهان از زينت ها و آويزهايي سرتاسر لباس خود را مي پوشاندند كه نماد ثروت در بين پادشاهان بوده است. بابل كه يك درصد از جمعيت كل جهان را داشت، 98 درصد از ثروت كل جهان در بابل قرار داشت. اين امر اتفاقي نيست. پادشاه بابل به تمام وزرا و افراد متخصص در آن زمان دستور مي دهد كه بروند و جواناني كه از سن بلوغ گذشته اند را پيدا كنند و به آنها آموزش بدهند كه چگونه ثروتمند شوند. به اميد آن روز كه جوانان ما ياد بگيرند كه چگونه ثروتمند شوند.

اين طلا و جواهرات برروي الگوهايي از پيش نگاشته شده برروي حاشيه ها و نقش و نگار هاي بافته شده برروي لباس دوخته مي شدند. از اين زينت ها علاوه بر لباس برروي دسته شمشير، كمربند، گوشواره ها، دستبند، مخازن (جيب ها) و كفش ها استفاده مي شدند. غالب نقش و نگار هاي مورد استفاده مي توان به شكل عقاب، گاو بالدار، درخت نخل، درخت مقدس، گلدوزي هاي به هم پيوسته در حاشيه ها و اشكال هندسي اشاره كرد كه هركدام در آن زمان نماد و مفهوم خود را داشته اند كه برروي اين نقش ها زينت ها بافته مي شدند.

تفاوت هاي زيادي در بين لباس هاي زن و مرد به سبب خراب شدن اين لباس ها يا از بين رفتن آن ها پيدا نشده است اما مي توان به دو ويژگي از لباس زنانه اشاره كرد:

  1. اول يك لباس چند تكه نازك و كوتاه كه در پايين آنها چين چين هايي به همراه يك شال بسيار بلند كه براي پوشاندن قسمت هاي خارجي از آنها استفاده مي شد به چشم مي خورد.
  2. دوم لباس يك ملكه است كه تقريبا به طور كامل يك لباس كوتاه با شال بزرگ شبكه شبكه يا جدول بندي شده پوشانده شده است.

از ديگر ويژگي يا تفاوت در لباس ها مي توان به كمربند اشاره كرد كه مخصوص مردان و از جنس چرم و بسيار محكم و مقاوم تهيه شده است. معمولا در اكثر مواقع از كمربند در جنگ ها براي نگه داشتن ادوات جنگي استفاده مي شده است اما براي محكم داشتن و تنگ نگه داشتن لباس نيز استفاده مي شده است. همچنين زنان در لباس هاي خود از رنگ هاي آبي، سبز، بنفش، قهوه اي با كمر بندهايي از جنس طلا و نقره استفاده مي كردند. در حاشيه هاي كمربند ها نيز از سكه هاي طلا و مسي براي تزئين استفاده مي كردند.