آشور اوباليت اول

آشور اوباليت اول

آشور اوباليت اول ١٣٦٥ تا ١٣٣٠
نام آشور اوباليت اول در تاريخ امپراتوري آشور، بازگشت دوبارهء قدرت به آشوريان و شروع امپراتوري آشور ميانه را همراه دارد. زيرا در پايان امپراتوري آشور قديم، اين دولت خراج گذار ميتاني ها1 بود. تا اينكه سرانجام، اريبا-ادد يكم پسر آشور-بل-نينشو به كمك هيتيها استقلال خود را از ميتاني باز پس مي گيرد و دورهء پادشاهي ميانه، بطور رسمي اغاز مي گردد. با روي كار امدن پسرش، آشور-اوباليت يكم، تاريكي كه از حدود ١٦٠٠ ق. م بر تاريخ آشور سايه افكنده بود، ناگهان كنار رفت. آميزه اي از فشار فزايندهء هيتي ها2 در شمال و جنگ داخلي در ميان شاهان ميتاني، سبب افول قدرت ميتاني شد و آشور يك بار ديگر فرصت يافت تا در بازي قدرت ميان دولت هاي نيرومند ان زمان ؛ بابل، عيلام، هيتي، ميتاني و مصر، وارد شود و حتي توانست ميتاني را، كه خود آشور به مدت بيش از يك سده خراجگذار ان بود، مطيع خود سازد. آغاز پادشاهي آشور اوباليت يكم اغازي شد براي پيدايش آشور به عنوان يك امپراتوري قدرتمند.
آشور اوباليت يكم عنوان "شاه بزرگ" و "شاه گيتي" را براي خود برگزيد و خود را "برادر فرعون" خواند؛ كه از روابط نزديك او با مصر خبر مي دهد. او همچنين، بمنظور تحكيم روابط با بابل، دختر خود را به عقد ازدواج بورنابورياش دوم، شاه بابل در اورد. نتيجهء اين ازدواج، كارهارداش بود كه پس از درگذشت پدرش، از انجا كه از سوي مادر، نوه، آشور اوباليت يكم به شمار مي رفت، در پي توطئه اي از سوي نيروهاي مخالف آشور كشته شد. آشور اوباليت يكم كه اين رخداد بر او گران امده بود، در پي اقدامي تلافي جويانه، در جنگ داخلي بابل مداخله كرد، نازي-بوگاش را كه بر تخت نشسته بود به زير كشيد، و ديگر پسر بورنابوراياش دوم را با عنوان كوريگالزوي دوم (١٣٣٢-١٣٠٨) ، بر تخت پادشاهي بابل نشاند. پس از آشور اوباليت پسرش انليل نيراري به روي كار امد.

نامهء آشور اوباليت اول به پادشاه مصر:

  1. به پادشاه سرزمين مصر
  2. سخن بگو!
  3. آشور اوباليت اينگونه( مي گويد)
  4. به خانهء شما، به كشور شما
  5. به ارابه راني جنگي شما، و به سپاه شما
  6. سلامتي باد.
  7. من نمايندهاي نزد شما فرستادم
  8. براي ملاقات شما و ديدن سرزمينتان
  9. كه پدرانم تا به امروز
  10. نفرستاده اند
  11. امروز من براي شما فرستاده ام
  12. يك ارابهء نفيس، دو اسب
  13. (و) جواهري با سنگ هاي گرانبها، با مهره هايي از لاجورد خالص، كه در يك روز طرح داده شده اند
  14. به عنوان ارزوي خوب،
  15. (من) ان را به شما تقديم مي كنم
  16. نماينده ام، كسي كه او را نزد شما فرستادم
  17. (فقط) براي ملاقات (شما) ست
  18. او را نگه نداريد
  19. باشد كه ملاقات كند و برگردد
  20. نظريات شما و شرايط شما را
  21. كشورتان باشد كه مورد بازديد او قرار گيرد
  22. و سپس باشد كه انجا را ترك نمايد ***

1 اين اقوام اريايي بودند. سرزمين تحت حكومت آنها را مصريان، نهرين يا ناهارينا مي خواندند. در هزارهء دوم پيش از ميلاد با هوري ها متحد شده و دولتي نيرومند در شمال شرقي بين النهرين تشكيل دادند.
2 هيتيان مردماني باستاني بودند كه به زبان هيتي كه از شاخه ء آناتولي خانوادهء هنداروپايي صحبت مي كردند و كشوري پادشاهي در آناتولي و بين النهرين شمالي و سوريه در سدهء ١٨ پ. م تا ١٢پ. م تاسيس كردند.

 

اين نامه و تعدادي ديگر به amarna letters يا Amarna archive معروفتند كه لوح هاي گلي مي باشند به زبان اكدي كه در تل ال املارنا در مصر يافت شده اند
 

 

منابع:
اسرار تمدن هاي باستاني بين النهرين ، بهنام محمدپناه
آرياها و ناآرياها در چشم انداز كهن تاريخ ايران ، دكتر رقيه بهزادي

 

Pinhas Artzi: The Rise of the Middle Assyrian Kingdom According to el Amarna Letters
P. Artzi,ed. Bar Ilan Studies in History 1978, Bar-Ilna University Press, Ramat gan