چشم انداز سازمان هاي آشوري

چشم انداز سازمان هاي آشوري

چشم انداز، جايگاهي در آينده است كه يك سازمان آشوري در شروع كار براي خود در نظر مي گيرد. به عبارت ديگر، روزي كه مديران آشوري برسركار مي آيند بايد جايگاه سازمان آشوري خود را در چند سال آتي را ترسيم كنند. چشم انداز بايد قابل اندازه گيري، كوتاه، ساده و روشن باشد. به عنوان مثال چشم انداز كليساي شرق آشوري ايران مي تواند تربيت نيروي انساني يا سرانه فضاي روحاني به ازا هر شخص آشوري باشد؛ مثلاً كليسايي با 3 اسقف و 20 كشيش و 50 شماس در ٧ سال بعد، و يا داشتن 3 مشاور روحاني به ازا هر عضو كليسا در ٤ سال آينده. حال تمام برنامه هاي كليسا از اين به بعد معطوف به رسيدن به آن چشم انداز مي گردد.
هر سازمان آشوري با توجه به زمينه فعاليت خود بايد چشم انداز خود را به صورت صحيح و كاربردي ترسيم نمايد. تمام مديران آشوري فعلي، در هنگام شروع فعاليت خود، به اشتباه ابتدا وضع موجود را سنجيده و سپس نقشه راه براي خود ترسيم نمودند - در عملكرد تمام سازمانهاي آشوري امروز ايران قابل رويت است و اينكه تمام كليساها، انجمن هاي آشوري و دفترنمايندگي مجلس از حال به آينده حركت مي كنند، جاي تامل دارد - در حاليكه يك سازمان تحول آفرين ابتدا وضع آينده را طراحي مي كند سپس وضع فعلي را بررسي مي‌كنند و درنهايت تحليل شكاف صورت مي‌گيرد.

چشم انداز، جايگاهي است كه به راحتي قابل دسترس نيست. اين جايگاه بايد جذاب، قابل تحقق باشد به صورتيكه تمام اعضاي سازمان كه همان مديران آشوري هستند بايد بتوانند آن را ببينند و در قلب آنها جاي گرفته باشد. به همين دليل است كه مدير آشوري بايد بتواند در آينده حضور داشته باشد.
مردم آشوري بايد چشم انداز سازمان را بدانند تا بتوانند نسب به عملكرد مديران آشوري نظارت داشته باشند. به عبارت ساده تر مردم خواهند توانست يك روحاني كليسا و يا مديري از يك انجمن آشوري را نقد و حتي خواهان عزل يا تشويق وي شوند. يك سازمان آشوري نبايد متكي به فرد باشد.
بوسيله چشم انداز مي توان كنترل استراتژيك بهتري نسبت به سازمان آشوري داشت زيرا به صورت يك ضمانت اجرا و تعهد عمل مي نمايد و سبب انسجام بين اعضا، تسهيل رهبري سازمان و جلوگيري از فعاليت پروژه اي سازمانهاي آشوري مي شود